بلاگ

  • چگونه مشتریان خود را وفادار کنیم؟

    وفاداری مشتری
    به طور معمول و در تعریفی ساده وفاداری به عنوان تکرار خرید یا حجم مرتبط از خرید همان نام و نشان تجاری تعریف شده است. در مقابلدیدگاههای دیگری از وفاداری به عنوان مفهومی که فراتر از یک تکرار خرید ساده و در برگیرنده یک بعد مرتبط با رفتار و بعد دیگر مرتبط با
    نگرش(جایی که تعهد یک جنبه اساسی آن است) حمایت کرده باره اولیور( اند. در این1333)، وفاداری را چنین تعریف کرد:«یک تعهد عمیق و پایدار بهنگهداری و خرید مجدد یک محصول یا خدمت در آینده که به موجب آن همان نام و نشان مجدداً خریداری شود. با این وجود تأثیرات عوامل محیطی و تلاشهای بازاریابی علت و دلیل بالقوه ای برای تغییر رفتار به شمار میآیند
    ) رابطه میان رضایت مشتری و وفاداری مشتری
    تاثیر رضایت بر روی وفاداری در طیف گستردهای مورد بررسی قرار گرفته است. بسیاری از یافته ای نشان می دهند که در صورتی که رضایت مندی وجود داشته باشد، وفاداری مشتریان هم بیش تر خواهد شد و در صورتی که مشتریان ناراضی باشند، وفاداری آن ها هم تضمین نخواهد شد
    . برای توضیح وفاداری ازقصد و منظورهای رفتاری استفاده شده است. از این رو مدیریت باید توجه خاصی به رضایت مندی یک مشتری مبذول بدارد و این که کیفیت سرویس و خدمات، نقشی مهم و حیاتی در این زمینه بازی می کند
    رضایت و وفاداری مشتری به طور قابل توجهی تحت تاثیر تصویر برند یا مارک تجاری شرکت قرار می گیرند. رضایت و وفاداری مشتری وابسته به یک دیگر می باشند. اگر مشتری رضایت داشته باشد، وفاداری اش هم افزایش خواهد یافت. بنابراین، شرکت ها خصوصا بر روی این عوامل تمرکزمیکنند تا یک رابطه ی بلند مدت و سودآوری را با مشتری ایجاد کنند و تصویر برند و مارک تجاری شان در بازار را بهبود و توسعه ببخشند
    . با ارایه ی محصولات و خدماتی ارزشمند تر و بهبود سطح رضایت مندی مشتریان، به راحتی می توان به وفاداری مشتری دست یافت. یافته های مربوط به رضایت مندی مشتری در خصوص بهر ه وری نشان می دهند که بهره وری به رضایت مندی وابسته می باشد، که این بدین معنا می باشد که احتمال افزایش رضایت می تواند به طور چشم گیری باعث توسعه و بهبود میزان بهره وری بشود
    پیشینه تحقیق ها نشان می دهند که رضایت مشتری، نقش حیاتی و مهمی را در ارتقا و افزایش وفاداری مشتری بازی می کند و مهم ترین محرک می باشد. هم چنین نشان داده شده است که در صورتی که مشتری راضی باشد، وفاداری او نیز افزایش خواهد. تحقیقات نشان می دهند که رضایت مشتری، نقش بسیار مهمیرا در وفاداری مشتری و حفظ او بازی می کند، اگرچه این به معنای اطمینان یافتن از خرید مجدد نمی باشد. نتایج هم چنین نشان داده اند که وفاداری و رضایت مندی مشتری، رابطه ای بسیار قوی با جمع آوری رسمی بازخورد مشتری دارند. به فروشندگان توصیه می شود که به صورت مرتب، بازخورد مشتریان را در نظر گرفته و به آن ها توجه کنند، به جای آن که به منظور افزایش رضایت و وفاداری مشتری، منتظر شکایات و یا بارخوردهای ناخواسته ی آن ها بمانند. حفظ مشتری مستقیما متناسب با کیفیت سرویس و خدمات و رضایت مندی مشتری می باشد(ثمر حافظ و دیگران برای باقیماندن در بازار رقابتی امروز ، سازمان ها باید محصول ها و خدماتی با هدف جلب رضایت و وفادار کردن مشتریان ارائه دهند. وقتی مشتریان راضی باشند ، احتمال بازگشت به مکانی که رضایت را از آن کسب کرده اند بیشتر خواهد بود. این در حالی است که مشتریان ناراضی معمولا به رقیبان می پیوندند.
    حفظ مشتریان وفاد ار، کلید بقاء سازمان در بازار رقابتی امروز است
    5) رابطه میان رضایت کارکنان و رضایت مشتری
    وقتی شرکت ها به دنبال یافتن راه های بهبود ارائه خدمات به مشتری هستند، سعی می کنند امکانات بیشتری در اختیار مشتری قرار دهند و نیازهای آنان را به سرعت برطرف سازند. اما سازمان های هوشمند و آینده نگر قبل از هر اقدامی در نحوه رفتار و ارتباط با کارکنان تجدید نظر می کنند و در گام اول آنان را راضی نگه می دارند. مطالعات نشان می دهد رضایت کارکنان یعنی رضایت مشتری
  • موانع فروش

    موانع فروش مثبت
    وجود قلمرو حکومتی بین افراد به این معنی که هر یک از افراد و گروه ها حیطه کاری خود را به منزله ی قلمرو امپراتوری شخصی خود تلقی نماید و مانع پیگیری و اجرای ایده های نو سایرین گردد.
    1- عدم تشویق و حمایت از پیشتازان و حامیان نوآوری
    2- نپذیرفتن ریسک شکست و اشتباه های کارکنان به عنوان مسئله ی اجتناب ناپذیر در پروسه ی نوآوری
    3- دسترسی نداشتن به منابع امکانات و تجهیزات
    4- نداشتن وقت آزاد برای فکر کردن درباره ایده ی نو
    5- دست به دست گرداندن پیشنهادها و ایده های نو برای اخذ تایید
    6- پاسخ ندادن سریع به ایده ها و پیشنهاد های جدید و فقدان سیستم پیشنهادهاای بی نام
    7- عدم اطمینان از سرقت ایده ها
    8-عدم آگاهی از معیارهای ادذیابی ایده های نو
    9- ناآگاهی کارکنان نسبت به توقع و اانتظار مدیریت از خلاقیت تک تک افراد
    10- انزوای مدیریت ارشد
    11- دسترسی نداشتن به اطلاعات موثق شفاف مرتبط و به موقع
    12- ساختارر مکانیکی
    13- افق زمانی کوتاه مدت برای سودآوری
    14- فقدان سیستم پاداش و پیشنهاد های اثر بخش و سریع
    15-تعارض تنش و نارضایتی کارکنان
    16- ارتباط نداشتن و همکاری نکردن واحد تحقیق و توسعه با مشتری و تحقیقات بالاتر
    17-دلگرمی زیاد از حد مدیریت
    18- اعتقاد به اینکه نوآوری به راحتی بدست می آید
    19- مبارزات و سیاست بازی های سازمانی
    20- اطلاعات بیش از حد
    21- فقدان دورنمای مشترک نسبت به نوآوری

  • انواع برند brand

    انواع برند

    – برند فردی Personal Brand :

    به این‌گونه، برند شخصی Individual Brand نیز گفته می‌شود. این نوع برند به‌صورت یک هاله، پیرامون شخصیت فرد ساخته می‌شود تا با برنامه‌ریزی مشخص و مدون، فرایند رشد و ارتقاء جایگاه اجتماعی،سیاسی،علمی، …. فرد را در جهت دستیابی به فرصت‌های جدید، تقویت نماید.
    روش ایجاد برند برای یک فرد را برندینگ فردی (پرسنال برندینگ) Personal Branding گویند.
    تصویر برند ایجادشده از فرد، کاملاً با روش به‌کارگیری کانال برای ارائه برنامه بازاریابی آن فرد، مرتبط است.
    توجه نمایید: در اغلب موارد به علت عدم وجود برنامه یا مدل تجاری مشخص، کمپین برندینگ فردی به استراتژی تجاری افراد کمکی نمی‌نماید.

    2- برند محصول Product Brand :

    این‌گونه از برند، موجب افزایش درک مخاطب از ایده موجود در کالا و اجناس می‌گردد. ایده‌ای که به افزایش قابلیت‌های کاربردی کالا منجر شده است. برندهای مرتبط با محصولات بسته‌بندی‌شده مصرفی Consumer packaged goods) CPG) که با عنوان محصولات مصرفی تندرو fast moving consumer goods) FMCG) شناخته می‌شوند، بهترین مثال هستند.

    3- برند خدمات Service Brand :

    شبیه به برند محصول است، اما ارزش‌های پیشنهادی پیچیده‌تری به خدمت اضافه می‌گردد. از بسیاری از جنبه‌ها، ایجاد یک برند برای محصول سخت‌تر است. زیرا باید یک کالای غیرملموس را به مشتری، پیشنهاد نمود.

    ضرورت وجود برند خدمات در فضای رقابت بین شرکت‌های ارائه‌دهنده خدمات، بیشتر نمود پیدا می‌نماید. برندسازی برای خدمت، بازاریابان حوزه خدمات قادر می‌سازد تا چانه‌زنی بر سر قیمت ارائه خدمات به حداقل رسد، زیرا برندینگ خدمات (اگر به‌درستی صورت پذیرفته باشد) میزان مهارت ارائه‌دهنده خدمات را به نمایش می‌گذارد.از سوی دیگر، هنگام ارائه خدمات توسط یک انسان ، به علت حضور احساسات انسانی، قابلیت اثرگذاری بیشتری از سوی برند بر مشتری وجود دارد. روش‌های نوین پرداخت آنلاین مانند استفاده از انواع اَپ برندهای گوناگون، سبب شده است تا نحوه دسترسی مشتری به محصول یا خدمت تغییر نموده و انتظار برندها از مفهم وفاداری و تکنولوژی به‌سرعت تغییر نماید.
    4- برند شرکتی Corporate Brand :

    از برند شرکتی به‌عنوان برند سازمانی Organizational Brand نیز یاد می‌شود. دیوید آکر چنین بیان می‌نماید : برند شرکتی، معرف شرکتی است که پشت ارزش پیشنهادی به مشتری ایستاده است. شرکت باید این اطمینان را به مشتریان خود دهد که برند شرکتی حاوی میراث غنی، دارایی‌ها و توانایی‌ها، کارکنان، ارزش‌ها و اولویت‌ها، نماینده قواعد اصلی و مرجع بومی یا جهانی، برنامه‌های شهروندی و سابقه عملکرد است.

    5- برند سرمایه‌گذار Investor Brand :

    به برند شرکت‌های سهامی عام و سرمایه‌گذاران این بخش گفته می‌شود. وضعیت این‌گونه واحدهای تجاری بر اساس نحوه سرمایه‌گذاری و عملیات پیرامون سهام انجام می‌شود. این شرکت‌ها با ترکیب برنامه‌های مالی و استراتژیک باارزش‌های پیشنهادی به ذینفعان و جامعه، به دنبال افزایش میزان شهرت برند از طریق تقویت CSR (مسئولیت اجتماعی شرکت) می‌باشند. یک برند سرمایه‌گذار قوی، انعطاف‌پذیری قیمت سهام و درک آگاهانه از ارزش سهام خود را از طریق برند خویش، مدیریت می‌نماید.

    6- برند موسسه غیرانتفاعی Non Profit Brand :
    به آن برند موسسه غیردولتی NGO Brandنیز گفته می‌شود. این‌گونه موسسه‌ها به دنبال توسعه مدل‌های ایجاد ارزش (مدل‌های ارزش‌آفرین) هستند تا علاوه بر جمع‌آوری کمک و اعانه، از راه‌های دیگری قادر به افزایش سرمایه در جهت انجام پروژه‌های عام‌المنفعه به‌عنوان مأموریت اصلی خویش باشند. برند قدرتمند در این حوزه موجب جلب‌توجه بیشتر سرمایه‌گذاران و خیرین می‌گردد. بسیار دیده‌شده است که این نوع موسسه‌ها به‌نوعی عملیات برندینگ را برای افزایش سطح فروش انجام می‌دهند، فروشی که عواید آن بر حمایت از مأموریت اصلی سازمان استوار است.

    7- برند عمومی Public Brand :
    این نوع برند تحت یک فرایند برندسازی به نام برندینگ دولت Government Branding ایجاد و توسعه میابد.
    یک برند ساخته نمی‌شود مگر آنکه حق انتخاب مصرف‌کننده و یک مدل رقابت، در آن وجود نداشته باشد. در این فرایند از متدولوژی و قوانین برندینگ در جهت ایجاد اعتماد و اعتبار برای یک دولت استفاده می‌شود. در گام بعدی باید برند را به نشان اعتباری و بعد به نشان علاقه تبدیل نمود.
    8- برند فعال یا عمل‌گرا Activist Brand :
    آن را برند هدف نیز می‌نامند. این برند مترادف با علت یا هدف انجام یک فعالیت است که ذهن مصرف‌کنندگان نیز به همین صورت تداعی می‌گردند.

    برای مثال : برند BodyShop تولیدکننده لوازم‌آرایشی (حضور در 60 کشور جهان) با موضع ضد خشونت علیه حیوانات به برندی فعال در حوزه حقوق حیوانات تبدیل‌شده است. همچنین برند Benetton که بر مد تمرکز دارد با مواضع خویش در خصوص تعصب و مشکلات جهانی، بسیار مشهور شده است.

    9- برند مکان Place Brand :
    از این برند به‌عنوان برند مقصد Destination Brand نیز یاد می‌شود. برند مکان خود را بر اساس منطقه جغرافیایی تعریف می‌نماید و دارای سه سرفصل اصلی است :

    1. برندینگ کشور Nation Branding
    2. برندینگ شهری City Branding
    3. برندینگ منطقه‌ای Region Branding

    فرایند ایجاد این برند را برندینگ مکانی Place Branding می‌نامند. برندی که پیرامون یک منطقه یا شهر یا کشور ایجاد می‌شود. برند مکانی خود را با ایجاد ارتباط با ایده‌ها به‌جای امکانات بیان می‌نماید. این نوع برندسازی غالباً برای جذب توریست، سرمایه‌گذار، کسب‌وکار و اقامت انجام می‌گردد.
    تمام گروهای فوق، حق انتخاب‌های فراوانی از میان مناطق جغرافیای دارند، اما سؤال اساسی اینجاست : الویت انتخاب با کدام منطقه جغرافیایی است؟ پاسخ : منطقه‌ای که بهترین برندسازی را برای کنترل ذهن و روح مشتریانش انجام داده است.
    یکی عوامل حیاتی موفقیت عبارت است از درگیر نمودن شهروندان و ارائه‌دهندگان خدمات در این فرایند است.

    10- برند کشور Nation Brand :
    از آنجایی برند مکانی در خصوص مناطق است، برند کشور نیز جزئی آن به‌حساب می‌آید. برندینگ کشوری، فرآیند معرفی یک کشور به‌عنوان یک برند است و تلاش بر درک و معرفی آنان دارد. سایمون انهولت از دانشگاه آکسفورد از پیشگامان این حوزه است.

  • علت کاهش فروش نمایندگان؟

    چرا نمایندگان ما نمی فروشند؟

    چرا با وجود آنکه برخی از شرکت ها درصدی از هدف گذاری های واحد فروششان را در ابتدای سال مبتنی بر فروش نمایندگان خود در نظر می گیرند،اما در پایان سال این درصد محقق نمی گردد؟

    ⬅️اگر در فروش سازمانی واحد نمایندگان وجود دارد؛ مطالب ذیل برایتان مفید است:

    1. نمایندگان را شریک استراتژیک خود نمیدانیم.
    اعتقاد به اینکه ما توانایی حضور موثر در تمام مناطق جغرافیایی محیط مورد هدف را نداریم منجر به این میگردد که حضور نمایندگان فعال در هر بخش از این بازار خود هدفی استراتژیک محسوب گردد.
    نمایندگان ما واحدهای جدا از سازمان ما نیستند؛بلکه به عنوان شرکای استراتژیک بخشی از تنه سازمان هستند.

    2. نمایندگان خود را باور نداریم.
    اگر نمایندگان خود را از لحاظ توانایی و کارایی های منحصر به فرد خود باور ندارید مطمئن باشید تنها نام آنها در لیست فروش خواهد ماند!نه می فروشند؛ونه میتوان در زمان های بحرانی شرکت، بر روی کمک و سفارشهایشان حسابی باز کرد!
    اگر نماینده ای محصول رقیب را بهتر از محصول شما میفروشد مطمئن باشید رقبا باور متفاوت تری نسبت به این نماینده دارند.

    3. گوش شنوایی برای زبان نمایندگان نداریم.
    از بزرگترین انتظارات نمایندگان توجه به انتقادات و مشکلات و پیشنهاداتشان است.
    فراموش کردن این نکته که هر نماینده زبان و چشم و گوش شما درآن منطقه جغرافیایی است بزرگترین خطر در واحد سازمانی نمایندگان شماست.برای تمام نمایندگان حتما زمان مناسبی را در نظر بگیرید به گونه ایی که احساس گردد این زمان اختصاصا برای گوش فرا دادن به آنهاست.
    مطالب عنوان شده راهگشای سیاست های شما خواهد بود.

  • چگونه مشتری را راضی نگه داریم؟

    رضایت مشتری
    رضایت مشتری به معنای راضی بودن یک مشتری یا کاربر سرویس از نحوه عملکرد یا اجرا می باشد، هم چنین می توان آن را به عنوان یک ارزیابی کلی مشتری، چه در خصوص خدمات منفی و چه در خصوص خدمات مثبت، در نظر گرفت )قره چه و دابوئیان، 1834(.
    رضایت مشتری به عنوان عامل کلیدی اثر گذار بر رفتار خرید آینده مشتری، مطرح است. مشتریان راضی احتمالا به دیگران در مورد تجربیات خویشان می گویند و زبان تبلیغات مثبت کالا یا خدمات می شوند. از طرف دیگر مشتریان ناراضی با تبلیغات منفی به سازمان و خدمات آن ضربه وارد می کنند و به طور مستقیم بر سود آوری و ارزش یک شرکت اثر می گذارند. تحقیقات نیز نشان داده است که مشتریان ناراضی بیشتر نارضایتی خود را به یک دوست بیان می کند )ثمر حافظ و دیگران، .(2412
    2-3( وفاداری مشتری
    به طور معمول و در تعریفی ساده وفاداری به عنوان تکرار خرید یا حجم مرتبط از خرید همان نام و نشان تجاری تعریف شده است. در مقابل دیدگاههای دیگری از وفاداری به عنوان مفهومی که فراتر از یک تکرار خرید ساده و در برگیرنده یک بعد مرتبط با رفتار و بعد دیگر مرتبط با
    نگرش)جایی که تعهد یک جنبه اساسی آن است( حمایت کردهباره اولیور) اند. در این 1333(، وفاداری را چنین تعریف کرد: »یک تعهد عمیق و پایدار به نگهداری و خرید مجدد یک محصول یا خدمت در آینده که به موجب آن همان نام و نشان مجدداً خریداری شود. با این وجود تأثیرات عوامل محیطی و تلاشهای بازاریابی علت و دلیل بالقوهای برای تغییر رفتار به شمار میآیند«)غفاری آشتیانی، 1813(.
    2-4( رابطه میان رضایت مشتری و وفاداری مشتری
    تاثیر رضایت بر روی وفاداری در طیف گسترده ای مورد بررسی قرار گرفته است. بسیاری از یافته ای نشان می دهند که در صورتی که رضایت مندی وجود داشته باشد، وفاداری مشتریان هم بیش تر خواهد شد و در صورتی که مشتریان ناراضی باشند، وفاداری آن ها هم تضمین نخواهد شد )قره چه و دابوئیان، 1834(. برای توضیح وفاداری از قصد و منظورهای رفتاری استفاده شده است. از این رو مدیریت باید توجه خاصی به رضایت مندی یک مشتری مبذول بدارد و این که کیفیت سرویس و خدمات، نقشی مهم و حیاتی در این زمینه بازی می کند )جمال و ناصر، 2442(.

    customer-service-smile

    رضایت و وفاداری مشتری به طور قابل توجهی تحت تاثیر تصویر برند یا مارک تجاری شرکت قرار می گیرند. رضایت و وفاداری مشتری وابسته به یک دیگر می باشند. اگر مشتری رضایت داشته باشد، وفاداری اش هم افزایش خواهد یافت. بنابراین، شرکت ها خصوصا بر روی این عوامل تمرکز می کنند تا یک رابطه ی بلند مدت و سودآوری را با مشتری ایجاد کنند و تصویر برند و مارک تجاری شان در بازار را بهبود و توسعه ببخشند)قره چه و دابوئیان، 1834(. با ارایه ی محصولات و خدماتی ارزشمند تر و بهبود سطح رضایت مندی مشتریان، به راحتی می توان به وفاداری مشتری دست یافت.

    یافته های مربوط به رضایت مندی مشتری در خصوص بهره وری نشان می دهند که بهره وری به رضایت مندی وابسته می باشد، که این بدین معنا می باشد که احتمال افزایش رضایت می تواند به طور چشم گیری باعث توسعه و بهبود میزان بهره وری بشود) سو و یی، 2442(. پیشینه تحقیق ها نشان می دهند که رضایت مشتری، نقش حیاتی و مهمی را در ارتقا و افزایش وفاداری مشتری بازی می کند و مهم ترین محرک می باشد. هم چنین نشان داده شده است که در صورتی که مشتری راضی باشد، وفاداری او نیز افزایش خواهد. تحقیقات نشان می دهند که رضایت مشتری، نقش بسیار مهمی را در وفاداری مشتری و حفظ او بازی می کند، اگرچه این به معنای اطمینان یافتن از خرید مجدد نمی باشد. نتایج هم چنین نشان داده اند که وفاداری و رضایت مندی مشتری، رابطه ای بسیار قوی با جمع آوری رسمی بازخورد مشتری دارند. به فروشندگان توصیه می شود که به صورت مرتب، بازخوردمشتریان را در نظر گرفته و به آن ها توجه کنند، به جای آن که به منظور افزایش رضایت و وفاداری مشتری، منتظر شکایات و یا بارخوردهای ناخواسته ی آن ها بمانند. حفظ مشتری مستقیما متناسب با کیفیت سرویس و خدمات و رضایت مندی مشتری می باشد)ثمر حافظ و دیگران 2412(. برای باقی ماندن در بازار رقابتی امروز ، سازمان ها باید محصول ها و خدماتی با هدف جلب رضایت و وفادار کردن مشتریان ارائه دهند. وقتی مشتریان راضی باشند
    ، احتمال بازگشت به مکانی که رضایت را از آن کسب کرده اند بیشتر خواهد بود. این در حالی است که مشتریان ناراضی معمولا به رقیبان می پیوندند.
    حفظ مشتریان وفادار، کلید بقاء سازمان در بازار رقابتی امروز است )عزیزی و همکاران، 1831

  • مهمترین کلید فروش

    ارجاع، مهمترین کلید فروش
    ارجاع، مهمترین کلید فروش است. تا حالا شده است که محصولی را خریده باشید و بعد از خرید، بفهمید چه کلاهی سرتان رفته؟ کافی است فقط یک بار این اتفاق برایتان افتاده باشد تا از آن به بعد، همیشه موقع خرید، به فروشنده شک کنید. این اتفاق برای همه مشتریان- دست کم یک بار- افتاده و بنابراین آنها همیشه شکاکند، چه در ایران و چه در هر جای دیگر دنیا.شما باید به مشتری اطمینان بدهید تا این ترس و شک او از بین برود. بنابراین، نحوه صحبت کردن شما و طرز لباس پوشیدنتان اهمیت پیدا می کند. خوش قول بودنتان مهم می شود و همین طور سایر ویژگی هایی که در واقع، ملاک قضاوت مشتری درباره شخصیت و میزان صداقت شماست.
    در این سفر به یکی از رستورانهای تهران رفتم و دیدم حسابی شلوغ است. درباره آن رستوران سوال کردم و به من گفتند که اینجا همیشه همین طور است و همه آن را به دوستان و آشنایانشان معرفی می کنند.
    این یعنی عملکرد درست. شما اگر برای مشتری اولتان خوب وقت و انرژی بگذارید، برای مشتری بعدی که یک مشتری ارجاعی است، کافی است یک دهم مشتری قبلی، انرژی بگذارید. )تریسی، برگرفته از سمینار تهران

  • مشتریابی و تکنیک های فروش بیشتر

    قانون2۰/۸۰ مشتری یابی
    مطابق قانون ۲۰/ ۸۰، به تقریب، ۸۰ درصد از محصولات شما را ۲۰ درصد از مشتریان تان خریداری می کنند. یعنی ۲۰ درصد از مشتریان شما ۸۰ درصد از درآمدتان را تأمین می کنند. پس برای مشتریان بهتر، زمان بیشتری صرف کنید. ارتباط برقرار کنید و به مشتریان قدیمی خود زنگ بزنید.
    این کار بسیار آسان و البته مهم است. اما در عین حال همیشه به جذب مشتریان جدید فکر کنید.
    کار فروش دست کم ۳ مرحله دارد: پیدا کردن مشتری، توضیح دادن به مشتری که چرا خرید از شما بهترین خرید است و بالاخره نهایی سازی فروش. ۸۰ درصد از وقت تان را باید بگذارید برای پیدا کردن مشتری و صحبت با او و ۲۰ درصد باقیمانده را هم به نهایی سازی فروش اختصاص دهید.
    )تریسی، روانشناسی فروش(
    قانون ۷۰/3۰ 
    معمولاً فروشنده ها خیلی حرف می زنند. اما فروشنده خوب، سوال های خوب و گزیده می پرسد. شما باید به عنوان یک فروشنده، ۷۰ درصد گوش کنید و ۳۰ درصد سوال کنید. کار شما فقط کمک به مشتری است. تنها فروشنده های ضعیف هستند که زود قیمت می دهند. در یک گفتگوی خوب، مشتری خودش قیمت را می پرسد. وقتی مشتری با رفتارش به شما»نه« می گوید، فروش را متوقف نمی کند، بلکه شما را دعوت می کند به این که اطلاعات بیشتری در اختیارش بگذارید. )همان(
    تکنیکهای فروش در بازاریابی
    فروش، نوعی کمک به دیگران است برای ارتقای کیفیت کار و زندگی آنها. در سال های اخیر، فروش تغییرات شگرفی داشته. رقابت ها، فوق العاده شدیدتر و فروشنده ها خیلی بیشتر شده اند. آنهایی که می خواهند مشتری بیشتری جذب کنند، باید هوش و شخصیت برتری داشته باشند و حتی نوع لباس پوشیدن، صحبت کردن و راه رفتنشان هم اهمیت پیدا می کند. رقابت در فروش، مثل رقابت در مسابقات ورزشی است که اگر دایم آموزش نبینید و تمرین نکنید، رقبا از شما جلو می زنند. اگر به طور دایم بهتر نشوید،
    حتماً بدتر می شوید و می روید در جمع همان ۸۰ درصد پایینی. )روانشناسی فروش –برایان تریسی

  • چگونه موجب رضایت مشتریان شویم؟

    چگونه موجب رضایت مشتریان شویم؟

    اگر قصد دارید تا موجب خشنودی و رضایت مشتریان خود شده و در فرایند ارائه خدمت به مشتری موفق باشید، به موارد زیر دقت نمایید:

    1- رئیس را بشناسید.

    مشتری رئیس شماست. برای شناخت بهتر مشتری ، هرچه در چنته دارید رونمایید:

    – چه چیزی موجب ایجاد انگیزه در مشتری می‌گردد؟
    – مشتری به چه اهمیت می‌دهد؟
    – علاقه‌مندی‌ها و سرگرمی‌های مشتری را می‌شناسید ؟
    البته که رئیس دیگری نیز دارید، او را نیز خوب بشناسید و فرایند ارائه خدمت به مشتری را نیز به‌درستی به او نیز ارائه نمایید.

    2- برای درک بهتر مشتری از فرایندهای سازمانتان، او را یاری نمایید.

    شاید شما بدانید که چه مواردی باید در هنگام ارائه یک سفارش خرید از سوی مشتری در نظر گرفته شود اما چرا فکر می‌کنید که مشتری نیز همه این موارد را می‌داند ؟
    شاید مشتری از سؤالات متعدد شما شگفت‌زده شود، اما باید به او بگویید که پاسخ این سؤالات نهایتاً موجب کمک صحیح به وی و ارائه پاسخ درخور نیاز او خواهد بود.

    3- تا جایی که می‌توانید از پاسخ مثبت (بله) استفاده نمایید.

    البته با نظر داشتن توانمندی‌ها و زیرساخت‌های موجود، تا نشان دهید که به خواسته مشتری اهمیت می‌دهد.

    4- فراتر از انتظارات اقدام نمایید.

    اگر مشتری باید بین شما و رقیبتان یکی را انتخاب نماید، به مشتری خود، دلایل کافی برای انتخاب شمارا ارائه دهید.
    چه عاملی سبب برتری شما نسبت به رقباست ؟

    5- فقط بر مشتری تمرکز نمایید.

    تمامی مواردی که موجب حواس‌پرتی شماست را حذف نمایید. به‌هیچ‌عنوان چندین کار را همزمان با یکدیگر انجام ندهید. مشتری باید احساس کند که برخورد شما با او مانند برخوردتان با مهم‌ترین فرد بر روی کره زمین است.

    6- وقتی سؤالی از شما می‌پرسند.

    واقعاً نشان دهید که خوب گوش می‌دهید و سعی ننماید تنها رفتار او را مانند یک آینه بازسازی و تحویل دهید، بر چیزی که قادر به انجامش هستید تأکید نمایید و با مشتری ارتباط معنادار و مناسب برقرار سازید.

    7- همواره در مورد هرآن چه که برای مشتریان انجام می‌دهید، بازخورد دریافت نمایید.

    این درخواست می‌تواند در غالب یک فرم تقدیر، فرم امتیازدهی و یا یک فرم اعلام نتیجه باشد.

    8- باحال باقی بمانید.

    به قول رابرت فراست : تحصیل عبارت است از توانایی گوش دادن به همیشه چیز بدون از دست دادن صبر و عزت‌نفس خویش.پس همان‌طور که باروی خویش فرایند ایجاد ارتباط را شروع نمودید، تا پایین آن را حفظ نمایید.

    9- قدران و سپاسگزار باشید.

    زیگ زاگلر می‌گوید: قدردان چیزی که دارید، باشید و کمتر گله و شکایت نمایید، زیرا دیگران را نیز آزار می‌دهید و هیچ مشکلی از شما حل نمی‌شود.

    10- اشتباهات خود شناخته و برای تغییر آن تلاش نمایید.

    این اشتباهات را در ذهن نگه‌داشته و در جلسات هفتگی با همکاران به اشتراک بگذارید، تا دیگران آن را تکرار ننمایند.

    11- به یاد داشته باشید که خدمت به مشتری را باید در مورد رؤسا و همکاران خود پیاده‌سازی نمایید.

    اینان همان مشتریان داخلی سازمان هستند. در نظر داشتن این موضوع شمارا در تشکیل تیمی منسجم و شرکت بهتر یاری می‌نماید.

  • تبلیغات پنهان،راه برای ماندگاری و فروش بیشتر

    تبلیغات پنهان،راه برای ماندگاری و فروش بیشتر

    تبلیغات پنهان در دوران رکود اقتصادی موثر ترین راه برای ماندگاری و فروش

    رمز موفقیت در شرایط رکود اقتصادی و کاهش درآمد فقط تحرک و فعالیت است.اما در این شرایط چطور بفروشیم؟متاسفانه بزرگترین اشتباهی که در بازار امروز اتفاق می افتد توقف برنامه های تبلیغاتی فروشندگان است.تحقیقات نشان می دهد کسانی که بیشتر دیده می شوند موفق تر هستن.یک مثال ساده بزنیم در تیم های ورزشی بازیکنی که بیشتر از همه دوندگی دارد،پاس گل می دهد یا گل می زند و امتیاز می گیرد بیشتر دیده می شود و بالطبع از امتیاز ویژه تری نسبت به هم تیمی های خود برخوردار است.این دسته از افراد ناخواسته از قانون تبلیغات پنهان استفاده می کنند.این افراد خواسته یا ناخواسته برای خود تبلیغ می کنند و دیده می شوند به طور حتم کسانی که دیده می شوند خریدار بیشتری دارند.
    در شرایط بد اقتصادی ، تورم و رکود بازار دیده شدن اصل بر ادامه ی حیات یک فروشنده است.دیده شدن در این شرایط بهترین روش برای فروختن است.اگر شما هم جزو  فروشندگانی هستید که می خواهید بفروشید باید تبلیغات کنید.روش تبلیغات بسته به کسب و کار شما متفاوت است.

    –  تراکت یا آگهی در رسانه های مکتوب بهترین روش تبلیغات در کسب و کارهای کوچک است.شما با کمترین هزینه می توانید با چاپ آگهی در جراید مشتری های زیادی به سوی خود هدایت کنید اما متن آگهی شما باید حساب شده باشد.یک متن خوب می تواند بهترین مشتری ها را به سمت شما بکشاند.

    –  به مشتریان خود پیامک و ایمیل بزنید و آنها را دعوت کنید تا از کالاهای حراجی و تخفیف دار شما دیدن کنند مشتریان در بدترین شرایط از خرید کالاهای تخفیف دار و حراج لذت می برند.

    –  به مشتریان خود هدیه دهید.مثلا بگویید اگر 3 مورد از کالاها یا به مبلغی معینی از شما خرید داشته باشند یک کالا به انتخاب خودشان با تخفیف ویژه به آنها هدیه می دهید.

    –  فروشگاه ها و کسب و کارهایی که از تبلیغات اینترنتی استفاده می کنند و خدمات خرید آنلاین دارند به مراتب موفق تر از فروشگاه های دیگر هستند.کالاهای خود را بصورت اینترنتی با شرایط ویژه بفروشید.مثلن تحویل در محل رایگان بزارید یا همراه کالای خریداری شده به مشتری اشانتیون بدهید.

    –  کسب و کارهای امروز بدون داشتن فروشگاه اینترنتی حرفی برای گفتن نخواهند داشت.مشتری امروز می خواهد راحت خرید کند،تخفیف بگیرد و …. پس شما با دانستن خواسته ی مشتری در بدترین شرایط رکود هم می توانید بفروشید.

    –  برای مشتریان ثابت خود جشن یا همایشی برگزار کنید از مشتریان خود تقدیر کنید در این بین می توانید بهترین کالاها را هم به مشتریان تان بفروشید.

    –  از وجود شبکه های مجازی برای تبلغات خود استفاده کنید بهترین مشتریها را می توانید در کانال ها و شبکه های مجازی پیدا کنید.

    –  یادتان باشد 80 درصد مشتریان بر اساس احساس خود خرید می کند نه نیاز .اگر راه بر انگیختن و فعال کردن حس خرید در مشتری را بیاموزید خواهید دید چگونه سیل مشتریان به سوی شما جاری می شود.

    در شرایط رکود هم می توان فروخت می توان اقتصاد خوبی داشته باشیم. به شرط اینکه همه ی مشکلات و موانع کار را به شرایط اقتصادی کشور ربط ندهیم.
    تدوین و برنامه ریزی یک تبلیغات مفید برای کسب و کارمان کمک می کند شرایط رکود اقتصادی را به راحتی پشت سر بگذاریم. به خاطر داشته باشید زمانی که ما دنبال مقصر می گردیم تا نفروختن و مشکلات کسب و کارمان را به مشکلات اقتصادی کشور ربط بدهیم کسانی هستند که از فرصت ها استفاده می کنند و با برنامه ریزی تبلیغاتی و تدوین راهکارهای بازاریابی کالای خود را می فروشد.

    در کوچک ترین کسب و کار ها هم سعی کنید از مشاورین بازاریابی و کارشناسان این رشته بهره مند شوید بدون شک یک کارشناس بازاریابی می تواند در بالا بردن فروش شما موثر باشداما نکته ی مهم در ادامه ی حیات شما پیدا کردن راهکار های فروش است پس لطفن به جای اینکه وقت خود را برای پیدا کردن مقصر شرایط حاکم اقتصادی هدر  دهید  به قول معروف یا راهی بیابید یا راهی بسازید تا کسب و کارتان دوباره شکوفا شود.

  • ابزارهای مالی مفقوده در بازار سرمایه ایران

    ابزارهای مالی مفقوده در بازار سرمایه ایران

    ابزارهای مالی مفقوده در بازار سرمایه ایران

    بازار سرمایه ایران در سال‌های اخیر رشد کمی قابل‌توجهی را چه از حیث ارزش بازار و چه از نظر تعداد بازیگران و نقدینگی واردشده به آن تجربه کرده است، اما متأسفانه از منظر توسعه و معرفی ابزارهای مالی جدید، تغییرات متناسبی را آن گونه که باید شاهد نبوده است.

    ساختار بازار سرمایه در ایران، با وضعیت فعلی که فقط امکان خرید و فروش سهام (آن هم عمدتاً به صورت نقدی) را برای سرمایه‌گذاران خرد فراهم می‌سازد به گونه‌ای است که جز در مواقع صعودی بودن بازار نمی‌توان از آن انتظار سودآوری داشت، حال آن که در سایر کشورهای دنیا استفاده از ابزار فروش استقراضی (Short Selling) به دارنده آن این امکان را می‌دهد که با پیش‌بینی صحیح، از منفی بودن بازار نیز به نفع خود استفاده کند. اما در بازار سرمایه ایران با توجه به فقدان این ابزار، از دی ماه سال گذشته (یا حتی از همین ابتدای امسال) تا کنون که بازار روند منفی در پیش گرفته است به ندرت کسی را می‌توان یافت که سود کرده باشد. به عبارتی برای سود کردن در بازار سرمایه ایران گویی هیچ چاره‌ای نیست جز این که روند بازار (و تبعاً شاخص کل) صعودی باشد!

    البته ابزار سود کردن در شرایط بازار منفی در دنیا تنها به فروش استقراضی محدود نمی‌گردد و با استفاده از ابزارهای مشتقه‌ای همچون اوراق آتی ا(Futures) و اختیارات خرید و فروش ا(Options) نیز می‌توان به این مقصود دست یافت. بدین لحاظ، اگر چه اوراق آتی سهام پس از یک دوره تعطیلی، چند صباحی است که مجدداً در بازار سرمایه ایران راه‌اندازی شده‌اند، اما تا کنون با استقبال سرمایه‌گذاران روبه‌رو نشده‌اند که از دلایل آن می‌توان به موجود بودن این اوراق صرفاً برای چند نماد خاص، عدم امکان خرید و فروش آنها توسط صندوق‌های سرمایه‌گذاری و سبدگردان‌ها، نزدیک بودن تاریخ سررسید اِعمال این اوراق (نبود اوراق با سررسیدهای طولانی‌تر) در کنار تجربه ناموفق بازار آتی سکه در سنوات گذشته و انواع دست‌کاری‌ها و مداخلات گاه و بیگاه موجود در آن اشاره نمود (که نهایتاً نیز به کلی این بازار را از رونق انداخت و جذابیت آن را از بین برد).

    از طرفی صندوق‌های سرمایه‌گذاری نیز برای سرمایه‌گذاری در بازار سرمایه ایران با محدودیت‌های بسیاری روبه‌رو هستند که از جمله آنها می‌توان به محدودیت‌های وزنی شرکت‌ها و صنایع مختلف در ترکیب سبد سهام آنها و نیز عدم امکان خرید اعتباری اشاره نمود که باعث از بین رفتن جذابیت این صندوق‌ها برای افراد غیرحرفه‌ای-اما-ریسک‌پذیر شده است. به عبارتی تمام صندوق‌های سرمایه‌گذاری موجود در ایران کم و بیش از درجه ریسک‌پذیری یکسان (و نسبتاً اندکی) برخوردار هستند (به عنوان مثال، جای خالی صندوق‌های خطرپذیر یا پوشش ریسک محسوس است).

    خلاصه آن که در شرایط فعلی، ابزارهای مبادله و توزیع ریسک در بازار سرمایه ایران ناکافی هستند. البته ابرازهای مالی جدید در دنیا صرفاً به بازار سرمایه محدود نمی‌شوند و سراغ عده‌ای از آنها را باید در بازار پول گرفت. مع‌هذا از آنجا که (با توجه به تجربه گذشته) به نظر می‌رسد که بازار پول در ایران (شاید به دلیل قدمت بیشتر خود) از اینرسی بیشتری در برابر تغییرات و نوآوری‌ها برخوردار است، فعلاً از آن مقوله صرف‌نظر می‌شود.

    منبع: Economic